امشب مي خواهم از سجاد بنويسم . سجاد كه همه زندگي و دار و ندارش را فروخته و با پولش تا توانسته سيگاري و گراس و حشيش و ترياك و شيره خريده و مصرف كرده است . خودش مي گويد تو كار كراك و شيشه و آيس و از اين جور قرتي بازيها نيست اما آزمايش ها چيز ديگري مي گويند.
موهايش را مدل دهه هفتاد بلند مي كند و ريش مي گذارد .
سجاد صريح و ساده حرف مي زنه اهل تعرف تكه پاره كردن و پيزور لاي پالان كسي گذاشتن نيست. نظرش را در مورد "مواد" خلاصه و سر راست مي گويد:
- "مواد" تو زندگي يه چيزيه شبيه "زن". نه با ، زن مي شه زندگي كرد نه بي، زن . با مواد هم نميشه زندگي كرد همون جوري كه بي مواد هم ،زندگي زندگي نيست.
- مواد سه دسته هستن: "حشيش" آدمو ديوونه مي كنه "ترياك" آدم رو فيلسوف مي كنه "هروئين" آدم رو نابود مي كنه . باقي هم ديگه راس كار ما نيس برين از اين جوون هاي قرتي قشم تازه به دوران رسيده بپرسين.
- ببين! تموم اين اماما و پيغمبرا رو كه روي هم بذاري ، اندازه يه پك از يه سيگاري نميشه!!
- پنجاه درصد مردم دنيا ، نشئه اند و پنجاه درصد باقي خمارند . همشون از دم اين كاره اند ! يكي مث من راس و حسيني وا ساده پاي گهي كه خورده و مي گه داداش من اين كاره ام ، يكي مث شوما اينجا جلوي ملت لفظ قلم حرف مي زنه و خودشو مي زنه كوچه علي چپ ، اون وخت پاش به خونه نرسيده سيگاريه رو بار زده!
- حرف ناحساب مي زنين به ولله ! آخه مگه مي شه آدم همين جوري زندگي كنه؟ بي هيچي؟ بشينه و نيگا كنه؟ كه چي بشه؟ بالاخره "يه چيزي" باهاس باشه ! ولي حرف من اينه كه "اون چيز"، چي باهاس باشه ؟ من مي گم بياين راجع به اين حرف بزنيم. سالي به دوازه ماه يه مدل جديد كامپيوتر مياد . يه مدل جديد كت و شلوار مياد . ولي بعد از اين كه "متادون" اومده ،لامصبا كركره رو كشيدن پايين و ديگه هيچ چيز جديدي نساختن . من مي گم علم باهاس پيشرفت كنه و يه چيزي بسازه كه آدم هم زندگي شو بكنه و حظش راببره و هم اين جور به فلاكت و بدبختي نيافته ! اين همه مي گن علم پيشرفت كرده پس چرا يه قرص و دواي جديدي نمي سازن؟ اين متادون هم تو سرشون بخوره كه خماريش پدر جد آدم رو در مياره جلوي چشاش!! مفت گرونه به جون حضرتت!
- من دس مي ذارم رو قران كه همين سيگاري چن دفعه جون منو نجات داده!
۱ نظر:
سلام. سپاس از لطف مدام شما.
ارسال یک نظر